هديه به منتظران گل نرگس 1

 

 

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

 

 

 

به آنان كه در انتظار ظهور حجت خدايند

 

 

 

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّهِ فى اَرْضِهِ

 

 

 


 

چهل حديث از پيشوايان معصوم در ارتباط با وجود مطهّر و مقدّس حضرت حجّةبن الحسن العسكري، ارواحنا فداه كه با ترجمه در اختيار شما دوستان آن حضرت قرار مي‌گيرد. اميد است به دعاى خير آقا و مولايمان حضرت مهدى «عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف» كه رحمةً للعالمين است، اين تلاش ناچيز، مورد قبول خداوند رحمان قرار گيرد.
 
 
    (1)


  عن سليمان الجعفرىّ، قال: سَأَلْتُ ابَاالْحَسَنِ الرِّضاعليه‏السلام فقلت: أَ تَخْلُو الأرْضُ مِنْ حُجّةٍ؟ فقال: لَوْ خَلَتْ مِن حُجّةٍ طَرْفَةَ عَيْنٍ لَساخَتْ بِأَهْلِها1 .
 سليمان جعفرى گفت: به حضرت ابوالحسن الرّضاعليه‏السلام عرضه داشتم: آيا زمين خالى از حجّت -خدا- مى‏ماند؟ فرمودند: اگر زمين به اندازه يك چشم به هم زدن، از حجّت -خدا- خالى بماند، ساكنانش را در خود فرو مى‏برد .
 
* بى هيچ ترديدى حجّت برگزيده خداوند در اين زمان حضرت اباصالح المهدى امام دوازدهم قائم آل محمّدعليهم‏السلام مى‏باشد.
* بنا به فرموده امام هشتم، زندگى ما و همه ساكنان زمين (گياهان، جانوران و انسانها) وابسته به بركت وجود حجّت خدا است. به خاطر او خداوند به ما روزى مى‏دهد و ما در سايه وجود مقدّس آن بزرگوار از مواهب الهى بهره‏منديم.
 


    (2)


   عَن صَفْوانَ‏بنِ يحيى قال: سَمِعْتُ الرّضاعليه‏السلام يقول: انّ الأرضَ لاتَخْلُو من اَنْ يَكُونَ فيها اِمامٌ مِنّا2 .
 صفوان‏بن يحيى گفت: از حضرت ابوالحسن الرضاعليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمودند: زمين از وجود امامى از ما خاندان، خالى نمى‏ماند .
 
* تأكيد بر خالى نبودن زمين از امام معصوم نشانه اهمّيّت و نقش حياتى وجود امام در آفرينش است.
* خداوند هرگز بندگان خود را بدون امام و حجّتِ بر حقّ رها نمى‏سازد. اين سنّت تغييرناپذير الهى است.


 
    (3)


   عَنِ الفُضَيْلِ‏بن يَسار، عن ابىجعفرعليه‏السلام قال: مَنْ ماتَ وَ لَيْسَ لَهُ اِمامٌ، ماتَ ميتَةً جاهليّةً، و لا يُعذَرُ النّاسُ حتّى يَعْرِفُوا اِمامَهُم3 .
فُضَيل‏بن يسار گفت: حضرت ابوجعفر باقر العلوم‏عليه‏السلام فرمودند: كسى كه بميرد و از امام -معصوم برحقّى كه خدا او را براى هدايت خلق برگزيده- پيروى نكند، به مرگ جاهليّت: -مشرك و بت‏پرست- مرده است؛ و مردم در شناخت امامشان معذور نيستند .
 
* موحّد و يكتاپرست واقعى كسى است كه همه اعمال و رفتارش بر اساس فرامين خالق آسمانها و زمين باشد، و فرمان خدا را جز پيامبران و امامان معصوم عليهم‏السلام كسى به مردم ابلاغ نمى‏كند.
* پيروى از هواى نفس و اطاعت غير حجّت برگزيده خدا شرك و بت‏پرستى است.
* از حضرت آدم تا خاتم الأنبياء عليهم‏السلام همه از سوى خداوند تبارك و تعالى رسالت داشتند تا حجّتهاى خدا را آنگونه كه براى مردم در شناخت آنان اشتباهى رخ ندهد به ايشان معرّفى كنند. تا جايى كه نام و لقب و كنيه و مدّت عمر و... آنان را براى عموم بازگو كرده‏اند.
* حضرت بقيّة اللّه، حجّةبن الحسن العسكرى عليهماالسلام را همه پيامبران و امامان معصوم با تمامى ويژگيهاى زمان غيبت به عموم مسلمانان معرّفى كرده‏اند.
* با توجّه به مفاهيم احاديث ياد شده، شناخت امام زمان حضرت مهدى »عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف« بر همگان واجب است. زيرا عبادتهاى امّت اسلام بدون پذيرفتن ولايت آن بزرگوار مورد قبول خداوند سبحان نمى‏باشد.


 
    (4)


   عَنِ الحسين‏بن ابِى‏العلاء، عن ابى‏عبداللّه‏عليه‏السلام قال: قُلتُ لَه: تَكُونُ الأرضُ بغَيْرِ اِمامٍ؟ قال: لا. قُلتُ: أَ فَيَكُونُ اِمامانِ فى وَقْتٍ واحِدٍ؟ قال: لا، الاّ وَ اَحَدُهُما صامِتٌ. قُلْتُ: فَالْإِمامُ يُعَرِّفُ الْإمامَ الّذى مِنْ بَعْدِهِ؟ قال: نَعَمْ. قال: قُلْتُ: القائِمُ امامٌ؟ قالَ: نَعَم، امامُ‏بنُ امامٍ، قَدْ اُوتِمّ بِهِ قَبْلَ ذلِكَ4 .
حسين‏بن ابى‏العلاء گفت: خدمت حضرت صادق‏عليه‏السلام  عرضه داشتم: آيا زمين بدون امام مى‏ماند؟ فرمودند: نه. عرضه داشتم: آيا در يك زمان دو امام وجود دارد؟ فرمودند: نه، مگر يكى از آندو ساكت باشد. عرضه داشتم: پس امامِ -هر زمان- امام پس از خود را -به مردم- معرّفى مى‏كند؟ فرمودند: آرى. عرضه داشتم: آيا قائمِ -آل محمّدعليهم‏السلام- امام است؟ فرمودند: آرى، امام است و پسر امام، و پيش از اين به او اقتدا شده است .
 
* در زمان حيات هر يك از پيشوايان معصوم عليهم‏السلام  معمولاً امام ديگرى نيز وجود داشته است. همچنان كه در زمان پيامبر علاوه بر شخص نبىّ‏اكرم كه امامت امّت اسلام را برعهده داشتند، حضرت اميرمؤمنان و امام مجتبى و سيّدالشّهداءعليهم‏السلام كه همه امامان به حق بودند نيز حضور داشتند؛ ولى آن سه امام در مقابل امام ناطقى چون پيامبر، صامت و ساكت بودند؛ نه آن كه به امامت برگزيده نشده و يا عارى از علم و عصمت و قدرت امامت بودند.
* خدا را شكر كه از سال 260 هجرى قمرى تا به امروز آقا و مولاى ما حضرت حجّةبن الحسن المهدى‏عليه‏السلام امام ناطق امّت اسلام است، و كسى غير از او عهده دار مقام امامت عظمى نيست. و پيش از آن نيز امامتش از سوى فرستادگان الهى مورد تأكيد قرار گرفته است.

 

    (5)


   عَن محمّدِبن مسْلِم قالَ: قُلتُ لأَبي‏عبدِاللَّه‏عليه‏السلام في قول‏اللَّه عزَّوجلَّ: «إنّما أَنتَ مُنذِرٌ و لكُلِّ قومٍ هادٍ5» فقالَ: كلُّ إمامٍ هادٍ لِكلِّ قومٍ في زَمانِهِم .6
محمّدبن مسلم گفت: خدمت حضرت صادق‏عليه‏السلام  عرضه داشتم: درباره قول خداوند عزّ و جلّ كه فرموده: جز اين نيست كه تو ترساننده‏اى و براى هر قومى هدايتگرى است، چه مى‏فرماييد؟ -حضرت- فرمودند: هر امامى - از ما خاندان - راهنماى همه مردم زمان خود مى‏باشد .
 
* خداوند توانا هر كه را بخواهد به راه رشد هدايت مى‏كند.
* امام زمان كه خليفه برحقّ خداوند است او نيز با قدرت الهى خود هر كه را بخواهد هدايت مى‏كند.
* شيعيان و دوستداران امام زمان بايد در همه امور خود متوسّل به حضرتش بوده و براى دورى از لغزشها و گمراهى‏ها از آن بزرگوار خواستار هدايت و دستگيرى باشند.


 
    (6)


   عَنْ مَسعَدةِبنِ صَدَقَة، عن أبي‏عبداللَّه، عن آبائه، عن علىّ‏عليهم‏السلام أَنّه قال في خُطْبَةٍ لَهُ على مِنْبَرِ الكُوفة: اَللَّهُمّ إنَّهُ لا بُدَّ لأرْضِكَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ على خَلقِك، يَهْديهِمْ إلى دينِك، و يعلّمُهم عِلمَك لئلّاتَبطُلَ حُجّتُك، و لايَضِلَّ أتْباعُ أَوليائِك بعدَ إذْ هَدَيْتَهُمْ بِهِ، إمّا ظاهرٌ لَيْسَ بِالْمُطاع، أَوْ مُكتَتَمٌ مُتَرَقَّبٌ، إِنْ غابَ عَنِ النّاسِ شَخْصُهُ في حالِ هِدايَتِهِمْ، فَإِنَّ عِلْمَهُ و آدابَه في قُلوبِ الْمؤمِنينَ مُثْبَتَةٌ، فَهُمْ بِها عامِلُونَ7 .
مسعدةبن صدقه گفت: حضرت صادق از پدران ارجمندش از حضرت اميرمؤمنان عليهم‏السلام نقل فرمود كه آن بزرگوار در خطبه‏اى بر منبر مسجد كوفه چنين فرمودند: خداوندا! زمين تو را چاره‏اى جز آن نيست كه حجّت تو بر خَلقت در آن ساكن باشد - آن حجّت و امامى كه بندگانت را - به دين تو رهنمون گردد و دانش تو را به آنان بياموزد، تا برهان تو باطل نگردد، و پيروان اوليائت پس از آنكه بوسيله حجّتت هدايت شدند، گمراه نگردند؛ -حجّت تو- يا آشكار است كه فرمانش را اطاعت نمى‏كنند، و يا پنهان و منتظَر، كه اگر در حال هدايت مردم، خودش از ديد آنان پنهان است، ولى علم و آداب او در قلب مؤمنان وجود دارد و به آن عمل مى‏كنند .
 
* معارف و احكام دينى بخشى از علوم الهى است كه پيامبران مأمور تعليم آن به بندگان خداوند بزرگ مى‏باشند.
* خداوند، بندگان خود را در قيامت مورد سئوال قرار نمى‏دهد مگر آن كه در دنيا حجّتها و دلائل آشكار خود را به آنان ابلاغ كرده باشد و اين امر مهمّ به وسيله فرستادگان الهى تحقّق مى‏يابد.
* قرآن و تاريخ، گوياى آنند كه مردم در هر عصرى، از پيامبران و پيشوايان معصوم عليهم‏السلام خود اطاعت نكردند مگر گروه اندكى.
* امام زمان حضرت بقية اللَّه‏الاعظم‏عليه‏السلام از سوى خدا مأموريّت يافته تا بر اساس «اِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ اِمّا شاكِراً و اِمّا كَفُوراً- ما راه نجات و سعادت را نشان مى‏دهيم گروهى با انتخاب آن، شكرگزارند و گروهى ناسپاس
8 »، همه مردم را به دين خدا رهنمون گردد. و اگر در اين زمان هدايت يافته‏اى هست بنا به فرموده حضرت امير مؤمنان على‏عليه‏السلام: »بِنَا اهْتَدَيْتُمْ - به واسطه ما هدايت شده‏ايد«، به يقين{P   - نهج البلاغة، خطبه 4 . P }
 هادى و راهنمايش نوراللَّه الّذى لا يُطفَأ يعنى شخص خاتم الاوصياء حضرت حجّةبن‏الحسن العسكرى‏عليهماالسلام مى‏باشد. گرچه شخصِ هدايت‏شده، سعادت ديدار جمال دلرباى وجه‏اللَّه را نداشته است.

   
 
    (7)


   عن أبِي‏الْحَسَن اللّيْثي قال: حدَّثنى جعفرُبن محمّد، عن آبائه عليهم‏السلام: أنَّ النَّبيَّ (صلّى اللَّه عليه و آله) قال: إنَّ في كلِّ خَلَفٍ من اُمّتي عَدلاً من أهلِ بَيْتي يَنْفي عَن هذا الدِّينِ تَحْريفَ الغالينَ و انْتِحالَ الْمُبطِلينَ وَ تَأْويلَ الْجاهِلينَ، و إنَّ أَئِمَّتَكُمْ قادَتُكُمْ إلىَ اللَّه عزَّ و جلَّ، فانْظُرُوا بِمَنْ تَقْتَدُونَ في دينِكُمْ و صَلاتِكم9 .
ابوالحسن ليثى گفت: حضرت صادق -يك به يك- از پدران بزرگوارش عليهم‏السلام نقل فرمود كه پيامبر صلى الله وعليه وآله فرمودند: در هر نسلى -از نسلهاى آينده- امّت من امام عادلى از اهل بيت من وجود دارد، كه تحريفات متجاوزين و كلام و گفتارى كه اهل باطل -از مآخذ ديگرى به دست آورده و- به دين نسبت مى‏دهند، و معانى و مفاهيم نادرستى كه نادانها از كلام حق دارند را از اين دين به دور مى‏سازد. همانا امامانتان پيشوايان شما به سوى خداوند عزّ و جلّ هستند. توجّه داشته باشيد كه در دين و نمازتان به چه كسى اقتدا مى‏كنيد .
 
* اديان الهى هميشه از سوى دنياپرستان مورد تحريف واقع شده‏اند. و دنيا پرستان به خيال خام خود هر زمان قرائتى تازه از دين دارند و اين قرائت تازه همان گفتار ديگران است به عنوان تفسير و يا نگاهى نو به آيات الهى كه علم به آن آيات تنها در نزد امام زمان‏عليه‏السلام مى‏باشد.
* پيشواى  عادل و معصومى كه در اين زمان بايد در همه امور به او اقتدا كنيم تنها حجّت باقيمانده خدا حضرت بقيةاللَّه‏عليه‏السلام مى‏باشد.

 

    (8)


 عن غياث‏بن اِبراهيم، عن الصّادِق جعفرِبنِ محمّد عن أبيه محمّدِبنِ علىّ، عن أبيه علىّ‏بنِ الحسين، عن أبيه الحسين‏بن علىّ‏عليهم‏السلام قال: سُئِل أميرُالمؤمنين صلوات اللَّه عليه، عن معنى قولِ رسولِ اللَّه صلى الله وعليه وآله : إنّي مُخلِّفٌ فيكُمُ الثِّقلَيْنِ كتابَ‏اللَّهِ و عِتْرَتي؛ مَنِ الْعِتْرةُ؟ فقال: أَنَا وَ الْحَسَنُ و الْحُسَيْنُ و الائمّةُ التِّسْعةُ من وُلْدِ الْحُسَيْنِ، تاسِعُهُم مَهديُّهُم و قائِمُهُم، لايُفارِقُونَ كتابَ اللَّه، و لايُفارِقُهُم حتّى يَرِدُوا على رسولِ اللَّه صلى الله وعليه وآله حَوْضِهِ10 .
غياث‏بن ابراهيم گفت: حضرت صادق به نقل از پدران ارجمند خود عليهم‏السلام فرمودند: از اميرمؤمنان‏عليه‏السلام درباره فرمايش رسول خداصلى الله وعليه وآله كه فرمودند: (من دو چيز گرانقدر را در ميان شما به جاى مى‏گذارم: كتاب خدا و عترتم را)، پرسيده شد: عترت چه كسانى هستند؟ -حضرت اميرمؤمنان- فرمودند: من و حسن و حسين و امامان نُه‏گانه از فرزندان حسين، كه نهمين آنان مهدى ايشان و قائمشان است عليهم‏السلام آنان از كتاب خدا جدا نمى‏شوند و كتاب خدا از ايشان جدا نمى‏شود تا زمانى كه بر پيامبرصلى الله وعليه وآله در كنار حوضش وارد شوند .
 
* امام زمان حضرت مهدى‏عليه‏السلام باقيمانده عترت پاك پيامبرصلى الله وعليه وآله مى‏باشد.
* آن بزرگوار هرگز از قرآن جدا نبوده و قرآن نيز از او جدا نيست، او در حقيقت قرآن ناطق است.
* آنچه خدا از ما خواسته پيروى از قرآن به امامت حضرت بقيةاللَّه‏عليه‏السلام مى‏باشد. نه پيروى از قرآن تنها.
* قرآن هرگز از امام زمان جدا نيست. پس آنان كه قرآن را بدون امام زمان پذيرفته‏اند، از نشانه هدايت روى گردان شده و در گمراهى بسر مى‏برند.
 

     (9)


   عن أبِى‏الْجارُود، عن أبي‏جعفرعليه‏السلام عن جابِرِبْنِ عبدِاللَّه الأنصاري قال: دَخَلْتُ على فاطِمَةَ عليهاالسلام  و بَيْنَ يَدَيْها لَوْحٌ فيه أسماءُ الأَوصياء مِنْ وُلدِها، فَعَدَدْتُ اثْنَىْ‏عَشَرَ، آخِرُهُمُ الْقائِمُ‏عليه‏السلام، ثلاثةٌ مِنهم محمّدٌ و ثلاثةٌ منهم عليٌّ11 .
ابوجارود  از حضرت باقر العلوم‏عليه‏السلام نقل كرد كه آن امام همام از جابربن عبداللَّه انصارى شنيد كه گفت: بر حضرت فاطمه عليهاالسلام وارد شدم؛ لوحى در مقابل آن بزرگوار بود كه نام جانشينان پيامبر از فرزندانش در آن ثبت و ضبط شده بود؛ شمردم دوازده نفر بودند. آخرين آنان حضرت قائم‏عليه‏السلام بود. سه تن از آنان به نام محمّد و سه تن از آنان به نام على بودند .
 
* امامان معصوم عليهم‏السلام برگزيده خدا هستند، پيش از آن كه حضرت آدم‏عليه‏السلام به وجود بيايد.
* چون يازده تن از اوصياى پيامبر عليهم‏السلام از فرزندان حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام مى‏باشند گفته مى‏شود جانشينان پيامبر از اولاد حضرت فاطمه عليهاالسلام مى‏باشند.
* از اين كه در حديث گفته شده: سه على، پيداست كه حضرت اميرمؤمنان على‏عليه‏السلام را چون از فرزندان حضرت فاطمه‏عليهاالسلام نيست به حساب نياورده‏اند. زيرا با احتساب آن وجود مقدّس چهار على خواهند بود.


 
    (10)


   عن أبي‏بصير، عن الصّادقِ جعفرِبنِ محمّدٍ عن آبائه عليهم‏السلام قال: قالَ رسولُ اللَّهِ‏صلى الله وعليه وآله: المهدىُّ مِن وُلْدى، اسمُهُ اسمى، و كُنْيَتُهُ كُنْيََتي، أشْبَهُ النّاسِ بى خَلْقاً و خُلْقاً، تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ و حيرَةٌ حتّى تَضِلَّ الخَلْقُ عَن أديانِهِم، فعِندَ ذلك يقبَلُ كَالشَّهابِ الثّاقِبِ، فَيَمْلأُها قِسْطاً و عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا12ً .
ابوبصير گفت: حضرت صادق از پدران گراميش عليهم‏السلام نقل فرمود كه رسول خدا صلى الله وعليه وآله فرمودند: مهدى - منتظر - از فرزندان من مى‏باشد. اسم و كنيه او اسم و كنيه من است. در خِلقت و خُلق و خوى همانندترين مردم نسبت به من خواهد بود. براى او غيبتى و - براى خلق - حيرتى در پى دارد تا آنجا كه مردم از دينشان بر مى‏گردند. در چنان وقتى - مهدى - همچون شهاب فروزان پيش مى‏آيد و زمين را پر از قسط و عدل مى‏كند همانگونه كه از ظلم و جور پرگشته است .
 
* ويژگيهاى ذكر شده در اين حديث براى امام زمان‏عليه‏السلام بيانگر آن است كه هيچكس در طول تاريخ نمى‏تواند به دروغ مدّعى مهدوّيت باشد.
* مدّعيان مهدويّت علاوه بر آن كه از امامان معصوم نبودند نه تنها نتوانستند ظلمى را از مظلومى دفع كنند بلكه خود ستمگرى بودند در حقّ خدا و امام زمان و همه خلق خدا.

  
    (11)


   عن أبى‏الْجارودِ زيادِبنِ الْمُنْذِر، عن أبي‏جعفر محمّدِبن عليٍّ الْباقِرعليهماالسلام قال: قال لى: يا أبَاالْجارود، إذا دارتِ الفلكُ، و قال النّاسُ: مات الْقائِمُ أَوْ هَلَكَ، بأىِّ وادٍ سَلَكَ، و قالَ الطّالِبُ: أَنّى يكونُ ذلك و قد بُلِيَتْ عظامُهُ، فَعِنْدَ ذلكَ فارْجُوهُ، فَاِذا سَمِعْتُمْ بِهِ فَأْتُوهُ و لَوْ حَبْواً علَى الثَّلْجِ13 .
زيادبن منذر گفت: حضرت باقرعليه‏السلام به من فرمودند: اى اباجارود هرگاه روزگار به جايى برسد كه مردم بگويند: قائم - آل محمّد عليهم‏السلام - مرده است و يا هلاك شده است. - يا بگويند: - به كدامين بيابان رفته است؟ و يا خواستارش بگويد: او كجاست در حالى كه استخوانهايش پوسيده است؟ در چنان وقتى به او اميدوار باشيد. پس هرگاه سخنى - از ظهور و قيام - او شنيديد بسويش برويد گرچه با سينه خيز بر روى برف و يخ باشد .
 
* روزگار ما آنچنان است كه در حديث شريف پيش بينى شده است. پس بايد بيش از هر زمان ديگر به ظهور و فرج مقدّس امام زمانمان »ارواحنا له الفداء« اميدوار باشيم.
* در حركت به سوى امام زمان‏عليه‏السلام نبايد هيچ چيز مانع رفتن ما باشد. زيرا چاره‏اى جز رفتن به سوى او نداريم.


 
    (12)


   عن أبي‏خديجة، عن أبي‏عبداللَّه‏عليه‏السلام أنّه سُئِلَ عنِ الْقائِمِ فقال: كلُّنا قائِمٌ بِأَمرِاللَّه، واحدٌ بعدَ واحدٍ حتّى يجيى‏ءَ صاحبُ السَّيْفِ، فَإِذا جاءَ صاحِبُ السَّيفِ، جاءَ بأَمْرٍ غَيرَ الّذى كان14 .
ابو خديجه گفت: از حضرت صادق‏عليه‏السلام پرسيده شد: قائم كيست؟ فرمودند: ما جملگى قائم به امر خداييم، يكى پس از ديگرى، تا آن كه صاحب شمشير - او كه مأمور به قيام است - بيايد. پس هرگاه صاحب شمشير بيايد امرى غير از آن كه بوده است مى‏آورد .

* پيشوايان معصوم هيچيك مأمور به قيام مسلّحانه نبوده‏اند مگر وجود مقدّس امام ثانى‏عشر حضرت حجّةبن الحسن العسكرى‏عليهماالسلام.
* همه مخالفان امامان معصوم مى‏دانستند كه آن بزرگواران از سوى خداوند متعال مأمور به قيام نيستند.
* اگر همه امامان معصوم مأمور به قيام بودند براى آنان نيز همچون امام زمان‏عليه‏السلام غيبتى در پيش بود، تا از خطر دشمنان محفوظ باشند.
* امام زمان‏عليه‏السلام از سوى خدا مأموريّتى ديگر دارد، مأموريّتى كه هيچيك از انبياء و اوصياى الهى عليهم‏السلام نداشته‏اند.


 
    (13)


   عن إسحاق‏بن عَمّار قال: قال ابوعبدِاللَّه‏عليه‏السلام: لِلْقائِمِ غَيْبَتانِ: إِحْداهُما قَصيرَةٌ وَ الْأخْرى طَويلَةٌ. الْغَيْبَةُ الْأولى لايَعلَمُ بِمَكانِهِ فيها إِلاّ خاصّةُ شيعَتِه، وَ الْأخْرى لايَعْلَمُ بِمَكانِهِ فيها إِلاّ خاصَّةُ مَواليهِ .15
اسحاق‏بن عمّار گفت: حضرت صادق‏عليه‏السلام فرمودند: براى قائم -آل محمّدعليهم‏السلام- دو غيبت است: يكى كوتاه و ديگرى طولانى. در غيبت اوّل كسى جاى  او را نمى‏داند مگر شيعه خاصّ او؛ و در غيبت ديگر، كسى جاى او را نمى‏داند مگر دوستان خاصّش .

* خوشا به حال دوستان خاصّ سرور و مولاى ما حضرت بقية اللَّه الاعظم‏عليه‏السلام كه در اين زمان مكان نزول فرشتگان، مهبط وحى الهى وخانه اميد ماسوى‏اللَّه را مى‏شناسند. چنين افتخارى گواراى وجودشان باد.
 


    (14)


   عن أبى‏أحمد محمّدِبن زيادِ الأَزدي قال: سَأَلْتُ سَيّدى مُوسَى‏بنَ جعفر عليهماالسلام عن قولِ اللَّه عزَّ و جلَّ: «وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَه ظاهرةً و باطنةً16»، فقالَ‏عليه‏السلام: النِّعْمَةُ الظّاهِرَةُ، الإِمامُ الظّاهِرُ، وَ الباطنةُ الإِمامُ الْغائِبُ. فَقُلْتُ لَهُ: وَ يَكُونُ فِى الْأَئِمَّةِ مَنْ يَغيبُ؟ قال: نَعَمْ. يَغيبُ عنْ أبْصارِ النّاسِ شَخْصُهُ؛ و لايَغيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ ذِكْرُهُ؛ وَ هُوَ الثّانىعَشَرَ مِنّا، يُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ كُلَّ عَسيرٍ، و يُذَلِّلُ لَهُ كُلَّ صَعْبٍ، وَ يَظْهَرُ لَهُ كُنُوزَالْأرضِ، و يُقَرِّبُ لَهُ كُلَ بَعيدٍ، و يُبيرُ بِهِ كُلَّ جَبّارٍ عَنيدٍ، وَ يَهْلِكُ على يَدِهِ كُلُّ شَيْطانٍ مَريدٍ، ذلكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِماءِ الّذي تُخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ لايَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حتّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عزَّ و جلَّ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً و ظُلْماً17 .
محمّدبن زياد ازدى گفت: از آقاى خودم موسى‏بن جعفرعليهماالسلام در باره فرمايش خداوند عزّ و جلّ كه فرموده: »خداوند نعمتهايش را به گونه آشكار و پنهان بر شما كامل كرد« پرسيدم -:نعمت آشكار و پنهان چيست؟- فرمودند: نعمت آشكار همان امام آشكار، و نعمت پنهان همان امام غايب است. عرضه داشتم: آيا از امامان -معصوم- كسى غائب مى‏شود؟ فرمودند: آرى. شخص او از چشمان مردم غايب مى‏شود، ولى يادش از دلهاى مؤمنان غيبت نمى‏كند. او دوازدهمين ما مى‏باشد. خداوند هر مشكلى را براى او آسان، و هر سخت و دشوارى را براى او رام مى‏گرداند؛ و گنجينه‏هاى زمين را برايش آشكار ساخته ؛ و هر چيز دورى را برايش نزديك و هر ستمگرى را به‏دست او درهم مى‏شكند؛ و به‏دست او هر شيطان سركشى را به هلاكت مى‏افكند. آن -بزرگوار- پسر سرور كنيزان است، - پسرى كه - ولادتش بر مردم پوشيده مى‏ماند؛ و بر آنان حلال نيست كه نامش را ببرند تا آن‏كه خداوند او را از پس پرده غيبت برهاند. سپس او زمين را آكنده از قسط و عدل نمايد همانطور كه آكنده از جور و ظلم شده باشد .
 
* در روز غدير پس از آنكه پيامبر امامان معصوم عليهم‏السلام را يك به يك به امّت اسلام معرّفى فرمودند و بر ولايت آنان تأكيد كردند. اين آيه نازل شد: »اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى -{P    - قرآن كريم، سوره مائده، آيه 3. P }
 امروز دينم را براى شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام كردم« و تمام شدن نعمت به نعمتهاى ظاهرى و نعمت باطنى است.
* امام زمان‏عليه‏السلام خود را از چشمان مردم پنهان مى‏دارد و هرگاه بخواهد خود را از كسى پنهان نكند هيچ مانعى بر سر راه او نيست.
* عدالت تنها به دست امام زمان‏عليه‏السلام در جهان حكمفرما خواهد شد. نه به دست هيچكس ديگر.

   
    (15)


   عن أبي‏هاشم داوُدِبنِ الْقاسِمِ الجعفري قال: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ صاحِبِ الْعَسْكَرِعليه‏السلام يقول: الْخَلَفُ مِنْ بِعْدي، اِبْنِىَ الْحَسَنُ، فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ؟ فَقُلْتُ: وَ لِمَ، جَعَلَنِىَ اللَّهُ فداك؟ فقال: لِأَنّكم لاتَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لايَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ، قُلْتُ: فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ؟ قال: قُولُوا: الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍصلى الله وعليه وآله18 .
داود بن قاسم گفت: از حضرت ابوالحسن الهادى‏عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمودند: جانشين پس از من پسرم حسن است با جانشينِ جانشين -من- چه خواهيد كرد؟ عرضه داشتم: خداوند مرا فداى شما كند براى چه -چنين پرسشى فرموديد-؟ فرمودند: براى اينكه شما شخص او را نمى‏بينيد و نبايد او را با نامش بخوانيد. عرضه داشتم: پس چگونه او را ياد كنيم؟ فرمودند: بگوييد: حجّت از آل محمّدعليهم‏السلام .
 
* ما امروز با امام زمانمان حضرت حجّة بن الحسن المهدى عليهماالسلام چگونه رفتار مى‏كنيم؟ در حالى كه او را نمى‏بينيم و حقّ نداريم او را با نام مقدّسش كه همنام پيامبرصلى الله وعليه وآله است بخوانيم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نگارش در تاريخ شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, توسط پوریا |

اسلایدر